بابا نشسته داستان ابن سینا رو برا امین تعریف می کنه، راهنماییش میکنه، صداشونو میشنوم سن امین سن فوق العاده ایه؛ کاش قدردانش باشه. ولی ماها تا بزرگ نشیم؛ قدر لحظه هامونو نمی دونیم متاسفانه. حال و هوام از دیروز غروب تا همین الان شبیه روزای ۱۴ سالگیمه. شاید خنده دار باشه ولی فاطمه که دیروز زنگ زد، گفت انتظارم شبیه اینه انگار میخوایم فردا صبح بریم کلاس والیبال و توی راه آهنگ اندی ویلیامز رو پلی کنیم.چقدر این حرفشو امروز درک میکنم. منبع
درباره این سایت