وقتی برمیگردی عقب و حس میکنی چقدر از همه چیز عقب افتادی چقدر دغدغه هات افول کرده و سطحشون پایین اومده و خودت به حال خودت زار میزنی. یه لحظه هایی هست آدم با خودش تکرار می کنه این چه کاری بود من کردم؟ اینمنم؟ چرا دارم دربارش صحبت میکنم؟ آدم تو بچگی بعد از یه کار خطا و اشتباه به این امید پناه میبره به مامان یا بابا که حس کرده شاید اون نقطه امنه و میتونن براش کاری کنن ولی وقتی بزرگ میشه و اطرافشو نگاه می کنه میبینه خبری از اون امنیتی که فکر میکرده همیشه هست منبع
درباره این سایت